گفت وگو با محمد رحمتی وزیر راه و ترابری
|
تنها وزیر خاتمی در کابینه احمدینژاد محمد رحمتی آخرین وزیر کابینه سید محمد خاتمی بود که صدارت وزارت راه و ترابری، پر تغییرترین وزارتخانه دولت هشتم را بر عهده گرفت. پیش از وی سه وزیر دیگر این وزارتخانه را مدیریت کرده بودند، اما هرکدام به دلیلی از ادامه کار بازمانده بودند. محمود حجتی، وزیر راه دولت خاتمی در کابینه اول بود که با ادغام وزارتخانههای کشاورزی و جهادسازندگی به این وزاتخانه رفت و جای خود را به رحمان دادمان داد. اما رحمان دادمان کمتر از یکسال فرصت اداره وزارت راه را پیدا کرد. آقای دادمان در جریان سقوط هواپیمای حامل وی در استان گلستان درگذشت. احمد خرم وزیر سوم راه و ترابری خاتمی بود که از مجلس ششم رأی اعتماد گرفت، اما پس از سه سال وزارت توسط مجلس هفتم استیضاح و برکنار شد. با برکناری آقای خرم، آقای رحمتی توانست از مجلس هفتم رأی اعتماد بگیرد، گرچه دوره وزارت وی در دولت هشتم یکسال بیشتر نبود.قوه قضائيه:حساب محمد رحمتی پاک است با توجه به مفاد اظهارنامههاي ابرازي مشمولان هنگام شروع و پايان خدمت در رسيدگيهاي به عمل آمده در خصوص وضعيت دارائيهاي وزير سابق راه و ترابري، همسر و فرزندان وي، افزايشي در دارائي نامبردگان به وجود نيامده است. مديركل دفتر اجراي اصل 142 قانون اساسي اعلام كرد: دارائي محمد رحمتي وزير سابق راه و ترابري، همسر و فرزندان وي پس از پايان دوره وزارت، افزايش نيافته است. به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي قوه قضائيه، بر اساس اعلام دفتر اجراي اصل 142 قانون اساسي، با توجه به مفاد اظهارنامههاي ابرازي مشمولان هنگام شروع و پايان خدمت در رسيدگيهاي به عمل آمده در خصوص وضعيت دارائيهاي وزير سابق راه و ترابري، همسر و فرزندان وي، افزايشي در دارائي نامبردگان به وجود نيامده است. بر اساس گزارش اين دفتر، هاشمي شاهرودي رئيس قوه قضائيه پس از ملاحظه گزارش دفتر اجراي اصل 142 قانون اساسي، با پيشنهاد ارائه شده مبني بر خاتمه رسيدگي و مختومه شدن پرونده موردنظر موافقت كرد. به گزارش فارس، محمد رحمتي كه اواخر دولت هشتم پس از استيضاح احمد خرم، با راي مجلس هفتم وزير راه و ترابري شد، در دولت نهم نيز در اين مقام حضور داشت و چندي پيش به دليل بازنشستگي كرسي وزارت را به حميد بهبهاني واگذار كرد. |
لیلا لطفی
محمد رحمتی تنها وزیر کابینه دوم محمد خاتمی است که در دولت نهم هم ماندگار شد. خود او در توضیح دلیل حضورش در دو دولت با رویکرد متناقض سیاسی و اقتصادی، سطح بالای کارآمدی اش را تنها دلیل می داند و همسویی منافع برخی گروه های سیاسی حاکم بر مجلس هفتم با ادامه وزارتش را هم مطابق با منافع ملی مطلوب می داند. رحمتی اعتراف می کند که عقل و دلش با دولت نهم است. او که تا دو سال پیش وزیر دولتی با مشی اقتصادی لیبرال و طرفدار آزادسازی تدریجی قیمت ها بود، امروز از ثبات قیمت بلیت هواپیما و قطار دفاع می کند. او تحول سیاسی، اقتصادی و تغییر مقررات طی دو سال گذشته را دلیل اتخاذ این رویکرد می داند. رحمتی در حالی از منافع فقرا و سوددهی کافی شرکت های هواپیمایی دفاع می کند که نمی تواند نگرانی خود را از آینده سرمایه گذاری در صنعت حمل ونقل کتمان کند. او تحریم های هوایی امریکا علیه ایران را هم بی تاثیر می داند ولی ادامه آن را عامل افزایش هزینه های حمل ونقل و کاهش تنوع پرواز و تنگ تر شدن عرصه برای فعالیت خطوط هوایی داخلی ارزیابی می کند.رحمتی در طول یک گفت وگوی دو ساعته که می خوانید، استدلال های خود را با حوصله و بدون نگرانی از کمبود وقت بیان کرد. --- -در حال حاضر مردم نگران سفر با هواپیماهای ناایمن هستند، شما شرایط حمل و نقل هوایی را چطور ارزیابی می کنید؟ در حال حاضر از لحاظ خرید هواپیما وضعیت خوبی داریم و تقریباً می توان گفت هر ماه یکی دو هواپیما به ناوگان هوایی اضافه می شود. -این هواپیماها از کجا خریداری می شود، چون اشاره کرده بودید خریدی که از ترکیه داشتید خوب نبود؟ منظور از ترکیه نیز ترکیش ایرلاین است. خرید شش فروند ایرباس که چند سال گذشته انجام شده بود البته در زمان خودش خرید خوبی بوده است ولی ترکیش ایرلاین به دلیل فشارهایی که امریکا بر روی آن داشته به تعهدات خود خوب عمل نکرده است. اگر من گله یی کرده باشم از این نظر است. منظور این نبوده که خریدارانی که آن زمان عمل کرده اند کار درستی انجام نداده اند. آنچه اکنون در ذهن من است خریدهایی از ایرلاین های کشورهای یونان، امارات و حتی امریکا است، چون آن ایرلاین ها فقط قصد فروش هواپیمای خود را دارند. -هواپیماهایی که خریداری می شود در چه سطحی است؟ ما هواپیمایی که قابلیت پرواز دارد خریداری می کنیم. اما سطح کارکردی هواپیما نباید عمری بیش از 50 درصد داشته باشد. البته عمر یک هواپیما که زمان ساخت آن است خیلی اهمیت ندارد چون احتمال دارد 30 سال از زمان ساخت هواپیما گذشته باشد ولی تعداد ساعت پروازهای آن کم باشد. البته ایرلاین ها می توانند هواپیمایی را اجاره به شرط تملیک کنند و یا به صورت اجاره تهیه کنند. -در حال حاضر تقاضا برای تاسیس شرکت خصوصی به چه شکلی است؟ ببینید تقاضا زیاد است ولی شرکت ها توان ندارند .الان وضعیت هواپیمایی کشور به طوری است که ما حدود 125 هواپیما داریم البته شاید بیشتر، چون آمار من مربوط به سه، چهار ماه قبل است. در ضمن ایر لاین ها برنامه خرید حدود 25 تا 30 هواپیما را دارند که تاکنون برخی از آنها قطعی شده است.در نهایت از ابتدای سال تاکنون حمل و نقل هوایی ما 15 درصد افزایش داشته است. این رقم عدد خیلی خوبی است چون افزایش سفرهای هوایی در دنیا سالانه یک یا دو درصد است. در نتیجه 15 درصد افزایش سفر هوایی رقم خوبی است که نتیجه قیمت ارزان بلیت هواپیما و فراهم کردن صندلی مناسب پرواز است. من سیاست ایمنی و تنوع صندلی در پروازها را به سازمان هواپیمایی کشور اعلام کردم. ایرلاین هم می داند که اول ایمنی بعد تنوع و زیاد کردن صندلی. البته اینکه تاخیر کم شود و راحتی مسافر فراهم شود و همچنین بلیت هواپیما ارزان عرضه شود هم مهم هستند اما در درجه دوم اهمیت قرار دارند زیرا بدون ایمنی امکان پرواز وجود ندارد. ایرلاین ها باید سعی کنند در کنار ایمنی تعداد هواپیماهای خود را افزایش دهند، مخصوصاً در زمان تعطیلات و ایام نوروز که تقاضا با سیرصعودی روبه رو است. -برداشت عمومی از سوانح هوایی این است که هر سقوطی که اتفاق می افتد، پیگیری نمی شود. تنها سانحه هوایی جدی که در دو سال گذشته در بخش تجاری رخ داد مربوط به سانحه سقوط هواپیما در مشهد است. البته بعضی وقت ها افکار عمومی و رسانه ها مسائل نظامی را با مسائل تجاری در سوانح هوایی مخلوط می کنند. در دنیا این طور نیست. بخش نظامی مسائل خاص خود را دارد. به همین دلیل ما وارد این موضوعات نمی شویم. سازمان هواپیمایی کشور هم نباید وارد آن شود. سوانح هواپیماهایی مانند C130 یا هلی کوپترهای نظامی معمولاً در دنیا یا محرمانه است یا اگر هم اعلام شود آمار آن جزء سوانح هواپیمایی قلمداد نمی شود. به همین خاطر در حوزه تجاری تنها هواپیما در مشهد دچار سانحه شده که به طور حتم در جریان سقوط هواپیما نقص فنی نداشته و در باند فرودگاه و مسائل محیطی نیز مشکلی وجود نداشته است. این سانحه شاید در اثر اشتباه یا خطای انسانی رخ داده باشد. - هنوز این موضوع قطعی نشده است؟ تیم کارشناسی نتایج اولیه بررسی های خود را اعلام کرده است. براساس مقررات باید سازنده هواپیما که کشور روسیه بوده نیز اطلاعاتی را به سازمان هواپیمایی کشور ارائه کند. دادگاه نیز تا قطعی نشدن بررسی ها، نباید نتایج را اعلام کند. بنابراین روند بررسی به فراموشی سپرده نخواهد شد حتی اگر انعکاس مطبوعاتی نداشته باشد. -آیا هنوز به این نتیجه نرسیدید که علاج برخی سوانح تعامل برای رفع تحریم است؟ در سانحه هوایی مشهد مساله تحریم تاثیری نداشت چون خطای انسانی بود. در کل سوانح هوایی که 30 سال اخیر رخ داده تنها 15 سانحه باعث کشته شدن مسافر شده است.پرواز هواپیما با ایمنی لازم به این معنی نیست که تحریم خوشایند ما است یا هیچ مشکلی ایجاد نمی کند اما عواملی که باعث می شود ایمنی هواپیما پایین بیایدرا با صرف هزینه و زمان بیشتر حذف می کنیم یعنی بخشی را مردم با تاخیرها و سرگردانی تحمل می کنند و بخش دیگر در هزینه های اضافه و صرف زمان بیشتر توسط گروه فنی و تعمیرات پوشش داده می شود. البته ما در سفر هوایی، دانش فنی و تعمیرات رشد خوبی داشته ایم. اکنون آخرین سطح تعمیرات هواپیما در داخل کشور انجام می شود.اما وجود انواع مختلف هواپیما در خط هوایی ایرلاین ها را آزار می دهد. الان باید با هشت نوع هواپیما سروکار داشته باشیم، در صورتی که اگر دستمان در خرید و فروش باز بود خط هوایی را یکپارچه می کردیم، شاید خرابی یک قطعه یا خاموش شدن موتور در سایر وسایل نقلیه را بتوان رفع و رجوع کرد اما در مساله هوایی هیچ کس نباید هیچ ریسکی انجام دهد، در هواپیمای تجاری نیز هیچ گونه ریسکی نمی شود.ولی در بحث تحریم و تاثیرات آن، مساله مورد توجه تاخیرها و صرف هزینه بیشتر برای تعمیر و نگهداری است زیرا مجبور می شویم از هواپیمایی استفاده کنیم که هزینه نگهداری آن سنگین و گزاف است یا به واسطه از رده خارج شدن هواپیما، تاخیرهای متوالی ایجاد می کند. این دسته از مسائل که باعث نارضایتی مردم می شود همیشه در پروازهای هوایی اتفاق می افتد اما نه تحریم و نه هیچ عامل دیگری باعث پرواز هواپیما بدون ایمنی کامل نمی شود. -بحث افزایش قیمت بلیت هواپیما در دولت به کجا انجامید؟ الان بهترین فرصت برای پذیرش این پیشنهاد است زیرا مجلس موافق این موضوع است. نظر شما چیست؟ معمولاً بین عقل و دل آدم ها اختلافی هست که در خودشان حل می کنند. حالا همان آدم وقتی مسوولیتی را می پذیرد باید هم عقل و دل مردم را جوابگو باشد و هم کل اقتصاد کشور را در نظر بگیرد.دولت جدا از مردم نیست. گرانی در هر بخش باعث رنجش دولت می شود. فشار به مردم یعنی فشار به دولت زیرا دولت از همین مردم رای می خواهد و برآمده از رای مردم است. مردم ثبات قیمت ها را می خواهند گرانی را دوست ندارند، اما یک واقعیت وجود دارد وقتی می خواهید خدماتی را خوب ارائه کنید باید هزینه اش را دریافت کنید.در حال حاضر تورم 12 درصدی و تحریم ها وجود دارد. نگهداری چنین سازمان پرخرجی که لوکس ترین نوع حمل ونقل را دربرمی گیرد نیز هزینه بر است. هواپیما را همه سوار نمی شوند فقط یک قشر خاصی سفر هوایی دارند. پس عقل حکم می کند که هزینه های این سازمان از طریق فروش بلیت هواپیما تامین شود. -همه از این وسیله لوکس استفاده نمی کنند اما سیاست دولت بر ارزان بودن بلیت است که با عقل تناقض دارد. بهتر است هزینه یی که در این بخش صرف می شود در سایر وسایل نقلیه و خطوط ارتباطی که در دسترس همه است هزینه شود. صحبت های شما درست است اما این همه واقعیت نیست. چون فقط گرو ه های مرفه از هواپیما استفاده نمی کنند. گروه های مختلفی از مردم از هواپیما استفاده می کنند اقشاری همچون اساتید دانشگاه که پروازهایی به مناطق محروم کشور دارند. -هزینه آن اساتید معمولاً تامین می شود. نه اینطور نیست. چون این هزینه ها بازمی گردد به جیب همین مردم. وقتی استاد دانشگاهی به منطقه محروم سفر می کند بر روی هزینه های دانشگاه اضافه می شود اگر دانشگاه دولتی باشد از بودجه صرف می شود اگردانشگاه خصوصی باشد شهریه ها افزایش می یابد و مجدداً این هزینه از جیب مردم خرج می شود. -تصور می کنید سربار این هزینه بر روی شهریه دانشجو چقدر است؟ ما مناطقی در کشور داریم که پرواز برای آنها از نان شب واجب تر است. در کشور نقاطی هستند که اگر شما بخواهید پیشرفت کنند و سطح مبادلات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آنها افزایش یابد باید در آنجا پرواز داشته باشید. من نمی خواهم اسم منطقه خاصی را بیاورم ولی شهرهایی هستند که سفر زمینی آنها از تهران 20 تا 24 ساعته است به همین دلیل هم مبادلات در آنجا محدود است در نتیجه اگر بخواهیم شاهد پیشرفتی در این نقاط باشیم، اگر بخواهیم بازرگان، دانشگاهی، صنعتگر و متخصص وارد نقاط دورتر از پایتخت شوند باید پروازهایی در آنجا داشته باشیم. پس توسعه یافتگی مناطق محروم ناشی از پشتیبانی هوایی است. اما دومین واقعیتی که وجود دارد این است که به اعتقاد اقتصاددانان تکان خوردن هر نرخی منجر به تحریک نرخ های دیگر می شود. البته این بدین معنی نیست که یک به یک نرخ ها با یکدیگر رابطه مستقیم داشته باشند بلکه منظور این است در وضعیتی که قیمت ها رو به رشد است و در جامعه حالت تورمی وجود دارد رشد این قیمت منجر به تحریک رشد سایر قیمت ها می شود. همانطور که تغییر نرخ بنزین در اوایل سال منجر می شد نرخ همه تاکسی ها افزایش یابد حتی تاکسی هایی که گاز سوز بودند. -امسال مجلس تصمیم دارد نرخ بنزین را افزایش دهد شما با این شرایط می خواهید قیمت های خود را ثابت نگه دارید؟ توجه کنید الان روزنامه شما برای برخی مناطق با هواپیما فرستاده می شود، حالا اگر نرخ افزایش یابد قیمت روزنامه شما نیز افزایش می یابد. -البته این اتفاق هم که نیفتاده بود هزینه حمل و نقل هوایی روزنامه گران شد. الان که ما قیمت ها را افزایش نداده ایم این اتفاق افتاده اگر می دادیم چه اتفاقی می افتاد. اما در مورد بحثی که الان در مجلس دارد اتفاق می افتد باید بگویم اگر تصمیمی گرفته شود قطعاً یکسری اتفاقات به دنبال آن خواهد افتاد. اگر نرخ بنزین تعدیل شود نرخ حمل و نقل نیز تغییر خواهد کرد. در نتیجه اگر قرار است اتفاقی بیفتد مجموعه دولت و مجلس با یکدیگر تصمیم می گیرند و انجام می دهند اما تا آن زمان اگر قرار است اتفاقاتی در یک نقطه بیفتد باید آن اتفاقات را کنترل کرد. ولی کلاً می خواهم غیر بحث عقل و دل یک چیزی دیگری به شما بگویم. ما همیشه هم مشتری و هم فروشنده هستیم. ما وقتی در مقام فروشندگی قرار می گیریم دوست داریم جنس خود را گران عرضه کنیم ولی وقتی در مقام مشتری قرار می گیریم دوست داریم ارزان بخریم. حالا ایرلاین ها نیز دوست دارند بنزین را از دولت 80 تومان تثبیت شده بگیرند ولی می خواهند بلیت خود را گران کنند. - اما شما در جایگاه دولت هستید و خدمت عمومی می کنید. در نتیجه قطعاً نگاه بخش خصوصی را ندارید. حال با توجه به شرایط فعلی تصور می کنید دولت تا کی می تواند در برابر افزایش هزینه ها و کاهش واقعی قیمت ها مقاومت کند و همچنان ارائه خدمت کند. چون به هر حال یک جایی دولت به بن بست می رسد و آن زمان ما یقیناً یک افزایش غیرواقعی قیمت را خواهیم داشت. بله اینها درست است ولی توجه کنید ما به همه اینها نظارت می کنیم. همه اینها را آنالیز می کنیم. اصلاً سازمان هواپیمایی کشوری کارش همین است که عوامل تولید را بررسی کند. وقتی من می گویم 15 درصد افزایش در سفرهای هوایی داشتیم یعنی معلوم می شود چرخ های ایرلاین ها می چرخد. در مورد این خدمت هنوز من احساس توانمندی و رشد دارم اگر بخشی با مشکل ورشکستگی و کمبود مواجه شود به تدریج تحلیل می رود، مثل کارخانه های پارچه بافی. چون در دنیای امروز صنایع نساجی ما به روز نشده است بنابراین افت محصول دارند، بسته شدن کارخانه دارند. ولی ما الحمدلله در بخش هوایی مشکلی نداریم و 15 درصد رشد به معنی این است که بخش هوایی بخش سرزنده یی است. - یعنی از این پس باید از شما حمایت شود تا قیمت های شما افزایش نیابد؟ من نیازی به حمایت ندارم، خدا مرا حمایت و هدایت می کند کافی است. توجه کنید من می گویم شما از حمل و نقل به عنوان یک بخش پایه یی حمایت کنید، از ایرلاین ها و انجمن آنها حمایت کنید و درخواست های آنها را هم منعکس کنید. - ایرلاین ها و انجمن آنها خواهان افزایش قیمت بلیت هستند چون در حال حاضر برخلاف گفته های شما معتقدند زیان می کنند. آنها استهلاک را حساب می کنند و به دنبال یکسری درآمد برای سرمایه گذاری آتی خودشان هستند، در نتیجه خودشان را زیان ده معرفی می کنند. به هرحال گفتم درخواست آنها مطلوب نیست ولی ممکن است معقول بوده باشد. لذا شما می توانید انعکاس دهنده نظرات آنها باشید. نظرات من هم که روشن است. به اعتقاد من کلیه کسانی که سوار هواپیما می شوند اقشار مرفه جامعه نیستند که قیمت بلیت هواپیما برای آنها فرقی نکند ولی با این حال اگر آنها بدانند افزایش قیمت بلیت منجر به ایجاد امنیت و راحتی پرواز می شود می پذیرند هزینه بیشتری بپردازند. مثلاً در سفر کیش هزینه بلیت نسبت به سایر پروازهای داخلی بیشتر است.در پروازهای خارجی هم نرخ بلیت تعیین نشده است. در بخش بار هم نرخ پروازها را ایرلاین ها تعیین می کنند. در نتیجه آنچه از سوی ما قیمت گذاری شده است قیمت بلیت هوایی داخلی است که راه حل این مشکل هم به نظر من این است که برخی نقاط را حمایت کنیم، قیمت هایش را با یارانه تثبیت کنیم و در مقابل نرخ بلیت را در برخی نقاط دیگر آزاد کنیم. چون من هم قبول دارم اکنون ایرلاین ها و شرکت های هوایی با فشار و استرس کار می کنند تا بتوانند هزینه های خود را پوشش دهند چون از یک طرف با تحریم روبه رو هستند و از طرف دیگر با برنامه تثبیت قیمت ها. - این برنامه تثبیت قیمت ها چقدر ناشی از مشی سیاسی دولت در مورد رسیدگی به طبقات محروم است. به طور روشن تر می خواهم بدانم آقای رحمتی وقتی در کابینه حاضر می شود به عنوان وزیر راه حاضر می شود یا به عنوان یکی از اعضای دولت آقای احمدی نژاد؟ هر دو اینها یکی است. - نه منظور همان تفاوت عقل و دل است. شما در دولت با دل تان حاضر می شوید یا با عقل تان وارد جلسات می شوید؟ من با هر دو اینها حاضر می شوم. ببینید مساله تقاضای عمومی است. در نتیجه این دولت و دولت قبلی تمایلی به داشتن تورم و افزایش نرخ نداشته اند. تورم و افزایش نرخ بیش از 5 ،6 درصد اتفاق خوبی نیست، به اضافه اینکه به هم ریختگی اقتصاد بدتر است؛ یعنی شما یک پالس هایی را در اقتصاد داشته باشید مثل اینکه یک یا دو قلم از کالاهای مورد نیاز مردم یک دفعه رشد کند یا یک دفعه کاهش بیابد که هر دو اینها برای جامعه زیا ن ده هستند. چون اولی به مصرف کننده و دومی به تولیدکننده زیان می زند. - در حال حاضر قیمت بلیت ارزان است و بدین ترتیب یکسری از ایرلاین ها از بین خواهند رفت. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و در مقابل نهاده های حمل و نقل هوایی نظیر نرخ دستمزد و نرخ قطعات رشد کند ایرلاین ها با مشکل مواجه می شوند. البته خوشبختانه نرخ دلار ثابت است. -در حال حاضر شما خریدهای خود را با یورو انجام نمی دهید. اگر انجام شود مهم نیست چون تبدیل می شود. ولی قطعات اینها بیشتر به دلار است و قیمت های جهانی تغییر چندانی نمی کند. در مجموع می خواهم به شما بگویم چنین پرش ها یا کاهش هایی در اقتصاد خیلی مهم نیست. آنچه مهم است سالم کردن اقتصاد است. -ولی الان این اتفاق نمی افتد و دولت با شفاف شدن اقتصاد مخالفت می کند. نه اینطور نیست. -آیا قیمت واقعی بلیت هواپیما و یا قیمت واقعی بنزین همین قیمتی است که تعیین می شود. قیمت واقعی بلیت هواپیما حدود همین قیمت تعیین شده است، اما قیمت بنزین قطعاً قیمت واقعی نیست. آیا شما تصور می کنید قیمت نان شما قیمت واقعی است، قیمت روزنامه شما همین قیمت است، نه این نیست. توجه کنید در تمام دنیا دولت ها سوبسید می دهند چون اگر سوبسید قطع شود جهنمی در اقتصاد ایجاد می شود. -ولی در نهایت باید گامی به سمت شفاف سازی برداریم. توجه کنید حد و مرز و دخالت های غیرتخصصی تا پروازهای هوایی در کشور پیش می رود. چند ساعت از سانحه مشهد نگذشته بود، در برنامه یی که معمولاً گزارشی از وضعیت حمل ونقل داده می شود، شخصی در مورد حادثه مشهد صحبت می کرد. او حین توضیح دادن در مورد سانحه با دست هایش نشان داد که چطور خلبان فرمان را پیچیده و هواپیما از باند بیرون رفته. در واقع آن شخص خواست بگوید او نیز در جریان است. می بینید اظهارات غیرکارشناسانه و عوامانه وقتی وارد مسائل کارشناسی می شود، شرایط حساس و خطرناک می شود. در اقتصاد مظلوم چون همه تصور می کنند با پول سروکار دارند، می توانند در مورد آن نظر دهند. همه از یارانه ها، تورم و بهره بانکی صحبت می کنند ولی قبول کنید باید سراغ متخصص این امر در دولت و مجلس رفت. -در حال حاضر در مجلس طیف کارشناسی مستقل دولت را به عوام گرایی متهم می کند و معتقد است باید سیر افزایش آرام قیمت ها حفظ شود. الان لایحه در مجلس است و هر چیزی از مجلس خارج شود ما آن را اجرا می کنیم. -آیا شما با آن موافق هستید؟ حتی اگر مخالف هم باشیم قانون است و باید به آن عمل کرد. توجه کنید هر عملی یکسری اثر آنی دارد و یکسری اثر درازمدت، اثرات آنی حمل و نقل این است که اگر بر روی حمل و نقل فشار بیاید حمل و نقل سقوط می کند. در حال حاضر خوشبختانه حمل و نقل رونق نسبی یافته است اما اینکه در درازمدت چه اتفاقی می افتد صدای آن بعد درمی آید. حال برای اینکه در درازمدت مشکلی نداشته باشیم باید در زیربناها سرمایه گذاری کنیم. باید نگران این باشیم که آیا در زیربناها متناسب با رشد اقتصادی و نیاز آتی مان حرکت می کنیم؟ -در نتیجه زمانی که حمل و نقل هوایی افت کرد، دولت دست به کار می شود. این علائم به سرعت نمایان می شود. آنچه دیر بروز می کند سرمایه گذاری در زیربناها است. شاید اگر ده سال پیش بیشتر سرمایه گذاری می کردیم الان در یکسری تنگناها قرار نمی گرفتم. اما در مورد قیمت ها باید بگویم ما اگر تولیدکننده هستیم، مصرف کننده نیز هستیم. - شما در صحبت های خودتان اشاره کردید ما رای مان را از ملت گرفتیم و باید کاری کنیم که دوباره این رای را بگیریم. می خواستیم بدانیم آیا سیاست تثبیت قیمت ها در حمل و نقل ناشی از این نگرش است؟ دولت به دنبال رشد اقتصادی است. ممکن است براساس این برنامه نظراتی داشته باشد که رشد اقتصادی در حال حاضر به شیوه کنونی باشد. توجه کنید اینها بحث های تخصصی و کارشناسی است ولی در نهایت واقعیت این است که در حمل و نقل ما هیچ قلم کالایی را تثبیت نکرده ایم فقط آنچه تثبیت شده در هواپیمایی مسافری داخلی است. -در حمل و نقل ریلی هم نرخ ها تثبیت شده است. در قطار ما خودمان صد درصد متولی کار هستیم یعنی سرمایه گذاری بخش غیردولتی را که اکنون واگن خریده است تضمین کرده ایم. مثلاً امسال دولت 52 میلیارد تومان به بخش ریلی یارانه داده که این علاوه بر سرمایه گذاری هایی است که در زیرساخت کرده است. -اما همین یارانه ها منجر شده رجا زیان ده شود و بخش خصوصی تمایلی برای حضور بیشتر در این بخش نشان ندهد. این رویکرد نشان می دهد نگاه دولت به مقوله رشد اقتصادی کوتاه مدت است. نه اینطوری نیست. بودجه 84 ، 85 را مجلس تصویب کرد و دولت اجرا کرد. بودجه 86 را هم دولت به مجلس داده و مجلس در حال حاضر در حال بالا و پایین کردن این بودجه است. -اما دولت های قبلی این همه متمم و برداشت از حساب نداشتند. بودجه همین است. من نمی دانم شما چطور این جریان را مقایسه می کنید. من فکر می کنم زمانی شما می توانید برنامه و عملکردی را با برنامه و عملکرد دیگری مقایسه کنید که شرایط یکسان وجود داشته باشد. این مقایسه مثل این است که شما بخواهید اول انقلاب را با حال حاضر مقایسه کنید. روند حرکت در اول انقلاب حاصلش چیزی است که الان می بینیم. این روند همیشه ادامه داشته و هیچ وقت گسستگی در آن ایجاد نشده البته تصمیمات در جریان این روند تاثیر داشته است. -اما این روند نمی تواند ادامه داشته باشد. این نگرانی همه دولت ها و اقتصاددانان بوده است. بحث هدفمند کردن یارانه ها که در برنامه سوم و چهارم مطرح شده باید به صورت جدی پیگیری شود تا مبلغ یارانه به دهک های پایین جامعه تعلق گیرد اما متاسفانه در حال حاضر مردم از غنی و فقیر از یارانه استفاده می کنند. -هدایت یارانه در بخش حمل و نقل به چه ترتیب است؟ زیرا اعطای یارانه که در اختیار شماست و چندان عمومیت ندارد. در همه بخش ها نمی توان یارانه ها را حذف کرد اما به عنوان مثال می توان در مسافت های کوتاه شهری که بیش از چهار ساعت نیست هزینه بلیت هواپیما را افزایش داد. -سفرهای کمتر از چهار ساعت با هواپیما صرفه اقتصادی دارد؟ بله، هواپیما پدیده عجیبی است که با دیگر وسایل حمل و نقل عمومی قابل مقایسه نیست. -خط هوایی به ونزوئلا چطور، باصرفه است؟ بله، اگر امریکا اجازه دهد برای آنجا نیز پرواز مستقیم می گذاریم چرا که تعداد زیادی از شهروندان ایرانی در امریکا حضور دارند. -تعاملات سیاسی در راه اندازی این خط تا چه اندازه موثر بوده؟ هیچ کار اقتصادی بدون تعاملات سیاسی نیست. این امر مختص ایران نیست. تمام کشورهای جهان از این قاعده استفاده می کنند. -آقای مهندس عقل و دل دولت نهم چقدر با شما است. چون رئیس جمهوری در افتتاح های اخیر خیلی خوش قول نبوده است. اینها اتفاقی است. احتمال دارد سفر استانی با تاخیر مواجه شود. -منظور بدقولی های رئیس جمهور در افتتاح پروژه های شما است. بدقولی ایشان در مورد آزاد راه زنجان - تبریز. واقعیت این است که آقای رئیس جمهور از آغاز دوره کاری خود 5 پروژه هم افتتاح نکرده است. ایشان حتی در یک مورد کلنگ زنی هم شرکت نکرده اند. سیاست ایشان بر این است این تبلیغات و برنامه ها نداشته باشند. مورد آزاد راه زنجان - تبریز شرایطی مشابه پروژه های دیگر دارد. در ضمن آقای رئیس جمهور روزهای اندکی در تهران بودند. ایشان دائم در حال انجام سفر داخلی و خارجی هستند. در آینده هم سفرهای دیگری دارند که باید انجام شود. به علاوه جلسات فوق العاده زیادی دارند. یعنی هیچ مشکل و موردی نیست. چون چندین بار خود ایشان برای افتتاح این پروژه اظهار تمایل کردند ولی شرایط فراهم نشد در نتیجه دلیلی ندارد ابتدا بگویند می آیند ولی نیایند. اینها را می گویم که ثابت کنم واقعاً هیچ مشکلی نیست. آنچه من در مورد کار خودم با دولت و رئیس جمهوری می بینم این است که رابطه کاری ما با رئیس جمهوری و دولت بسیار خوب است. -اما رئیس جمهور در جلسه رسمی هم از شما در خصوص روند کار آزاد راه تهران - شمال انتقاد کرد. اصلاً این اتفاق نیفتاده است. اصلاً هیچ برخوردی نبود. ایشان در مورد طولانی شدن پروژه های عمرانی کشور از من سوال کردند و گفتند پروژه تهران - شمال چقدر طول می کشد که من گفتم حدود 5 ،6 سال می کشد و ایشان گفتند اگر بودجه باشد پروژه 5 ،6 سال طول می کشد. ایشان می دانند من پروژه تهران - شمال را شروع کردم. قرارداد با چینی ها نهایی شده و الان کار در حال انجام است. -یعنی این عکس العمل ها به حضور شما در دولت قبلی ارتباطی ندارد؟ همه دولت ها از دولت قبل باقی مانده اند. -اما این دو دولت به لحاظ سیاسی خیلی با هم تفاوت داشتند. سیاست امری متفاوت از امور دیگر است. نباید آن را به همه امور ارتباط داد و نباید آن را به همه جریان ها تعمیم دهید. -به اعتقاد شما این دو دولت با رویکردهای متفاوت چرا شما را انتخاب کرده اند. گناه من چیست که هر دو دولت مرا انتخاب کرده اند. -آقای مهندس بگویید عقل و دل شما بیشتر با آن دولت بود یا با این دولت است. واقعاً فکر می کنم عقل و دلم با انقلاب و مردم است. -یعنی فقط شما کار می کنید، سیاست دولت ها برای شما اهمیت ندارد؟ اگر منتخب مردم و به انقلاب وفادار باشد، من حاضر هستم در هر پستی فعالیت کنم. من یک کارمند هستم. من سرباز این مملکت هستم. مگر برای خود شما مهم است با این دولت کار می کنید و با یک دولت دیگر کار نمی کنید. البته دولت های مختلف با شعارهای مختلف می آیند و مردم با رای هایی که می دهند از آن دولت ها حمایت می کنند. -شما موافق شعارهای این دولت هستید. صد درصد. -ولی بخش هایی از این شعارها با شعارهای دولت قبل در تناقض است. زمان عوض شده. من یقین دارم اگر دولت قبلی الان بود شعارهای فعلی را می داد. یقین دارم اگر این دولت قبل هم بود آن شعارها را می داد.توجه کنید زمان، قوانین و مقررات و آدم ها عوض می شوند و همه اینها بر روی برنامه ریزی ها و تصمیمات تاثیر می گذارد. آنچه که مهم است اینکه به کشور و ملت وفادار باشیم. یعنی منافع ملت و کشور را به صورت عقلانی ببینیم. -یعنی به اعتقاد شما هر دو دولت در جهت منافع ملی حرکت کرده اند؟ قطعاً همین طور است. رهبری هم دولت قبل را تایید کرد و هم این دولت را تایید کرده. -اما انتقاداتی که به این دولت می شود تندتر از انتقاداتی است که به دولت قبلی می شد. مثلاً در این دوره بحث انحراف از منافع ملی مطرح است. توجه کنید این موضوعات اصلاً مهم نیست. این انتقادات اصلاً اشکالی ندارد. چون این بحث ها را خود دولتمردان مطرح نمی کنند بلکه طرفداران آنها هستند که این مسائل را مطرح می کنند. -شما هوادار و مقلد هیچ کدام نیستید؟ من برای خودم حرف و نظریه دارم. -انتخاب شما در دولت به خاطر همان رفاقت ها و مناسبت های سیاسی بود که گفتید. ببینید من که نباید به اینها پاسخ بدهم. -یعنی شما هیچ تلاشی نکرده اید که همچنان در دولت باقی بمانید؟ من تلاش می کنم که خوب کار کنم. -انتخاب شما از سوی مجلس همچون انتخابتان از سوی دولت بوده است یا اینکه مجلس سفارش شما را برای انتخاب مجدد کرده بود؟ نه. این طور نیست. مجلس به چند نفر دیگر رای داد. -اما شما تنها وزیری بودید که رای آوردید. واقعیت این است که نمایندگان اینگونه که شما تصور می کنید عمل نمی کنند. -در حال حاضر هم نمایندگان بر سر اعتبارات چانه زنی می کنند. در واقع آنها هر دوره برای رسیدن به یکسری منافع خود با دولت و وزرا در حال چانه زنی اند. زندگی یعنی همین چانه زنی بر سر تعلقات که یکسری از این تعلقات شخصی و یکسری جمعی است. کسی که نماینده است در درجه اول باید منافع شهر خود را در نظر بگیرد، اگر این منافع با منافع ملی در تضاد نباشد چانه زنی ایرادی ندارد. توجه کنید تلاش آدم ها تضادی با تلاش کشور ندارد. بدین ترتیب ما یک منافع ملی داریم که یک چارچوب بزرگ دارد و شما می توانید در این چارچوب حرکت کنید، شما می توانید از منافع شهرتان در راستای منافع ملی حمایت کنید. -حرکت های سیاسی بدین گونه است؟ بله. -یعنی اگر وزیر به خاطر منافع مادی یک گروه سیاسی از مجلس رای بگیرد ایرادی ندارد و در راستای منافع ملی است؟ بله این طور است. رشد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی آحاد جامعه و رشد گروه های جامعه رشد جامعه است. ببینید اگر ما چهار حزب قوی داشته باشیم جامعه قوی خواهیم داشت. البته همه اینها با رعایت یکسری از خطوط و اصول امکان پذیر است. چون جامعه داری یکسری از پیچیدگی های خاص خود را دارد که اگر به خوبی اجرا نشود منجر به جنگ حیدری، نعمتی می شود. اگر جنگ داخلی و نزاع داخلی شود کشور فشل می شود. ببینید در انگلستان قرن ها دو حزب فعال در حال جنگ و دعوا هستند، همدیگر را استیضاح می کنند. ولی چون منافع ملی را می بینند و از منافع انگلستان حفاظت می کنند هر دوره که بر روی کار می آیند ایران را می دوشند. در امریکا نیز هر حزبی روی کار بیاید یک سیاست مشخصی را نسبت به ایران دارد.در اینجا نیز همین اتفاق می افتد. احزاب موجود یک هدف ملی دارند ولی امکان دارد مسیر و حرکت شان متفاوت باشد. در نتیجه وقتی مثلاً بنده را برمی دارند احتمال دارد عصبانی بشوم و به گروه مقابل توهین کنم و یا حتی آن گروه را متهم نیز بکنم. البته این کار درستی نیست ولی من نوعی را آرام می کند. آرامشی که احتمال دارد حیثیت ملی را لکه دار کند. در نتیجه نباید حتی اگر به ناحق در مورد ما حرف می زنند و یا با ما به ناحق رفتار می کنند طوری رفتار کنیم که حیثیت ملی را لکه دار کنیم. در نهایت می خواهم بگویم جریان حاکم را باید دید نباید به جزئیات زیاد توجه کرد. جریان کشورداری هم همین گونه است. |
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 23,ژانویه,2025